وبلاگ آموزشی پویاگستر

بهترین آموزش ها -کتب الکترونیک-اموزش آشپزی-آموزش فتوشاپ و ...

وبلاگ آموزشی پویاگستر

بهترین آموزش ها -کتب الکترونیک-اموزش آشپزی-آموزش فتوشاپ و ...

تبریک عید

عیدتان مبارک ُ سال خوشی داشته باشید

چرا عاشق می‌شویم؟

عوامل موثر در شکل گیری نقشه عشق (1)

قلب

به راستی این‌چه  نیروی اسرارآمیزی است که ما را به سمت یک نفر می‌کشد و از فردی دیگر- که شاید به چشم یک شاهد بی‌طرف به همان اندازه خواستنی باشد- دور می‌کند؟

شاید با زن و شوهرهایی برخورد کرده‌ باشید که ظاهرا از هیچ نظر به هم نمی‌خورند، اما در عین حال زندگی بسیار خوبی دارند، و شما هم نمی‌توانید بفهمید چرا ؟؟؟

 

من چنین زوجی را می‌شناسم: یک مرد قوی هیکل که در گذشته ورزشکار بوده و در حال حاضر مربی یک تیم ورزشی است، و آخر هفته با دوست هایش به ورزش می روند  و فروشنده موفقی هم هست. همسر همین آقا، خانمی ریز نقش و آرام است که همه وقتش را در خانه می‌گذارند. او حتی برای صرف شام هم دوست ندارد از خانه بیرون برود!

 

نقشه عشق

در فرآیند انتخاب همسر، عوامل بسیاری دخالت دارند، اما طبق گفته جان‌ مانی، استاد برجسته روان‌شناسی و طب اطفال در دانشگاه چانزهاپکینز، یکی از آشکارترین آنها چیزی است که او آن را «نقشه عشق» می‌‌خواند: یک سری پیام‌های رمز شده در مغز که به ما می‌گوید به چه چیزی علاقه‌مندیم و از چه چیزی متنفر.

 

 این نقشه است که تعیین می‌کند ما از کدام رنگ مو، رنگ چشم، لحن صدا، عطر و تیپ خوش‌مان می‌آید. همچنین تیپ شخصیتی که ما را جذب خود می‌کند با این نقشه مطابقت دارد . مثلا این که ما از شخصیت تیپ گرم و دوستانه خوش‌مان می‌آید، یا عاشق افرادی می‌شویم که ساکت اما قدرتمند هستند همگی بستگی به نقشه ی عشق ما دارد.

 

به طور خلاصه افرادی چشم ما را می‌گیرند و ما را به سمت خود می‌کشند که بیشتر به «نقشه عشق» ما بخورند. شاید برای‌تان جالب باشد بدانید این نقشه خیلی زودتر از آن چه که فکرش را بکنید در مغزتان شکل می‌گیرد؛ یعنی در همان سنین کودکی. قبل از اینکه شما 8 ساله شوید نقشه عشق در مغزتان شکل‌گیری را آغاز کرده است. حتما می‌پرسید چگونه؟

 

تاثیر والدین

در دوران کودکی مادرمان مرکز توجه ماست، و ما هم مرکز توجه او هستیم. بنابراین خصوصیات او تاثیر ماندگاری بر ما دارد، به ‌طوری که بعد از آن ما همیشه جذب کسانی می‌شویم که دارای چهره، تیپ، اندام، خصوصیات اخلاقی و حتی شوخ‌طبعی مادرمان هستند.

به این نحو مادران ما- اولین عشق حقیقی در زندگی‌مان- بخش قابل توجهی از نقشه عشق ما را ترسیم می‌کنند. اگر مادرمان صمیمی و مهربان باشد، در بزرگسالی جذب کسانی می‌شویم که صمیمی و مهربان هستند. اگر مادرمان زنی آرام و قدرتمند باشد، شیفته قدرت روحی موجود در همسرمان خواهیم شد.

من اغلب در سخنرانی‌هایم از زوج‌های حاضر می‌پرسم که چه‌ چیزی باعث شد آنها با هم ارتباط برقرار کنند. پاسخ‌های مختلفی می‌شنوم، مثلا اینکه  «همسر من مستقل و قوی است»، «من عاشق شوخ طبعی او شدم» و یا «حرف هاش مرا شیفته خود کرد». من حرف‌های آنها را باور می‌کنم، اما این را هم می‌دانم که اگر از آنها می‌خواستم مادرشان را توصیف کنند، شباهت‌های بسیاری بین همسر ایده‌آل آنها و «مامان»‌های شان پیدا می‌کردم!

 

یک مادر بر فرزندان پسر خود تاثیر دیگری نیز دارد: او نه تنها در این مورد که چه خصوصیاتی در خانم‌ها آنها را جذب می‌کند سرنخ‌هایی به آنها می‌دهد، بلکه بر احساس کلی آنها نسبت به زنان نیز تاثیر می‌گذارد. بر این اساس اگر یک مادر، صمیمی و دوست داشتنی باشد، طبیعتا پسرانش فکر می‌کنند همه ی زن‌ها همین‌طورند آنها احتمالا تبدیل به عاشقانی گرم و پذیرا می‌شوند و در امور خانه فعال خواهند بود.

 

برعکس، مادری که دارای شخصیتی خشک و ملال‌انگیز است و با این که گاهی اوقات حالت دوستانه‌ دارد اما ناگهان رفتاری سرد و خصمانه پیدا می‌کند، می‌تواند فردی پرورش دهد که در عشق خود مردد و ناپایدار  است. چرا که مادرش او را از عشق ترسانده است. چنین مردی از تعهد هراس دارد و ممکن است به همین دلیل رابطه عاشقانه‌اش را به هم بزند و از معشوق خود فاصله بگیرد.

 در حالی که مادر تا حد زیادی تعیین می‌کند که چه‌ چیزهایی در یک همسر ما را جذب می‌کند، شخصیت پدر نیز- به عنوان اولین مرد زندگی‌مان- بر نحوه ی ارتباط ما با جنس مخالف اثرگذار است. پدرها تاثیر شگرفی بر شخصیت فرزندان و شانس آنها برای داشتن یک ازدواج موفق خواهند داشت. آنها نیز مثل مادرها می‌توانند بر احساس کلی دختران‌شان نسبت به مردان تاثیر‌گذار باشند. اگر پدر در ستایش دخترش دست و دلبازی کند و به او نشان دهد که فردی ارزشمند است، دختر نیز در ارتباط با همسرش در مورد خود احساس بسیار خوبی خواهد داشت.

 اما اگر پدر خشن و ایرادگیر باشد و شخصیتی خشک و بی‌روح داشته باشد معمولا دخترش احساس می‌کند دوست داشتنی یا جذاب نیست. البته این تاثیر فقط منحصر به پدر و مادر نیست. مثلا در مورد کودکان بی‌سرپرست، مربیان یا اولین کسانی که مورد عشق و توجه آنها قرار می‌گیرند می‌توانند تاثیر مشابهی داشته باشند.

 نویسنده : دکتر جویس برادرز- با تغییر و تلخیص

به اقتباس از تبیان

تصویر حسین رضازاده در حال تبلیغ املاک رابینسون دبی

تصویر حسین رضازاده در حال تبلیغ املاک رابینسون دبی

    ساعتی پیش از دیدن فیلم تبلیغاتی جهان پهلوان حسین رضازاده از شبکه تلویزیونی مهاجر نت ورک، خشکم زد ... بخصوص وقتی که دریافتم این قهرمان ملّی و دوست‌داشتنی وطن در حال تبلیغ یک بنگاه معاملات ملکی در دبی به نام «املاک رابینسون» است؛ همان بنگاهی که تقریباً این روزها همه‌ شبکه‌های تلویزیونی 24 ساعته لس‌آنجلسی را خریده و کمتر شبکه‌ای را می‌توانی بیابی که رابینسون را تبلیغ نکند.

     امّا چرا یک قهرمان ملّی که حتی پیشنهاد چند میلیاردی ترکیه را برای پوشیدن لباس آن کشور در جام جهانی وزنه‌برداری رد کرد، حالا باید به شرایطی تن در دهد که نه‌تنها رب گوجه فرنگی «تبرک» (که به هر حال یک محصول ایرانی است) که یک بیزینس غیر ایرانی را به اعتبار محبوبیت خودش تبلیغ کند؟! آن هم قهرمانی که برای پیروزی‌هایش، حتی عالی‌ترین رهبر مذهبی کشور بارها و بارها پیام داده و اظهار خوشحالی کرده است؟!

     آیا مسبب همه این رویدادها را باید در کم‌لطفی مسئولین بدانیم؟
    یاد سفری می‌افتم که در پاییز امسال به اردبیل داشتم و در آنجا با پرس و جوی تصادفی از مردم، دریافتم که تا چه اندازه محبوبیت علی دایی به نسبت حسین رضازاده در اردبیل بیشتر است. چرا که علی دایی فرد بسیار خیری بوده و کمک‌های فراوانی به مردم و آموزش و پرورش و ورزشکاران کرده و می‌کند، اما اغلب مردم از حسین رضازاده که با زانتیای خودش در شهر جولان می‌دهد، راضی نیستند و معتقدند که او دست کمک ندارد و حتی حاضر نشد مبلغ 2 میلیون تومان به تیم بادی‌بیلدینگ اردبیل کمک کند تا آن تیم بتواند سفر ورزشی خود را به انجام رساند.

    حسین‌رضازاده باید با اقتداء به پهلوانان بزرگی چون غلامرضا تختی، قدر خود و موقعیتش را بیشتر و بهتر بداند و چنین حقیرانه ارزان‌فروشی نکند. در عین حال، مدیریت حاکم بر ورزش و جامعه نیز باید با درایتی هوشمندانه‌تر در شیوه مواجهه‌ی خویش با قهرمانان ملّی وطن تحول ایجاد کند.


     حسین عزیز!
     نه به آن حضرت ابوالفضلی که فریاد می‌زنی و نه به املاک رابینسونی که اینگونه قاطعانه و عاشقانه در مدحش داد سخن می‌دهی ...

به اقتباس از گروه پرشیا فور

تاثیر نماز بر بیماری های تیروئید

تاثیر نماز بر بیماری های تیروئید

 

غده تیروئید

در اصطلاح لغوی مردم کرمان (به ویژه در گویش سیرجانی)، از بیماری گواتر تیروئید باعنوان "غمباد"‌(غم + باد) نام برده می شود. چرا که تجربه به آنها نشان داده است این بیماری که تظاهر عمده ی آن به صورت بزرگی منتشر غده تیرویید است، بیشتر در اشخاصی بروز می کند که در معرض غم و غصه و ناراحتی بیشتری در طول زندگی خود بوده اند!

این باور قدیمی کرمانیان، توسط منابع علمی جدید نیز تا حدودی تأیید می شود. چرا که" طی سالیان دراز، پزشکان بروز پُرکاری تیرویید را متعاقب ناراحتی های هیجانی، استرس و شوک های مختلف، گزارش کرده اند؛ مثل داغدیدگی، گرفتاری ها و بحران های زناشویی، نگرانی های خانوادگی و مالی، تصادف و ... . (1)

هر چند که عوامل مختلفی، بصورت پدیده های زنجیره ای و پی درپی، در تیرویید، بیماری ایجاد می کنند، ولی شواهد محکم نشان می دهد که استرس های روانی ـ اجتماعی و گرفتاری های هیجانی می تواند اثر آشکاری در شروع بیماری داشته باشد.

بنابراین هر عاملی که سبب تخفیف و کاهش استرس ها شود، می تواند به عنوان پیشگیری کننده از برخی بیماری های غده تیرویید مطرح گردد.

تلقین های امید بخش و زندگی ساز توام با نماز که در صورت حضور قلب و توجه به مفاهیم نماز تجلی می کنند، به نمازگزار حس همه جانبه امنیت روانی را هدیه می دهد که در مطلب قبلی به اختصار پیرامون، آن سخن گفته ایم.

در اینجا نیز بد نیست اشاره کنیم، در پاییز 1994 یک پزشک محقق آمریکایی به نام"ارنست - لی ـ رسی" پس از سال ها تحقیق، مقوله ای به نام "پزشکی انسانی" را پیشنهاد داد که در آن "احساس" به عنوان پل ارتباطی میان "جسم و روح" معرفی شده است. بدین معنا که این محقق آمریکایی و همکارانش به اثبات رسانده اند که روان از طریق تصورات و احساسات انسان بر "ژن ها" تاثیر می گذارد و انقلاب نوین که متحول کننده عرصه علم خواهد بود، ورود احساس و روان در دنیای پزشکی است. (2)  

بدین ترتیب روح و روان قدرتمند نمازگزار می تواند پیشگیری کننده و حتی درمانگر بسیاری از بیماری های جسمی(از جمله بیماری های تیروئید) باشد.

پی نوشت:

(1) روانپزشکی لینفورد ـ ریس(ویراستار:دکترعظیم وهابزاده) ـ ص 172

(2) شرح تحقیقات این پزشک و همکارانش در سال های اخیر در ماهنامه ای موسوم به "پیشنهاد" به چاپ می رسید. هر چند که نتایج او با امکانات امروزی علم بشر کمی غلو آمیز به نظر می رسد و شاید به همین دلیل نتایج او هنوز در منابع معتبرتر علمی، به چاپ نرسیده اند.

نویسنده : دکتر مجید ملک محمدی

به اقتباس از تبیان